جدول جو
جدول جو

معنی گوش درد - جستجوی لغت در جدول جو

گوش درد
(دَ)
درد گوش. آزار گوش. المی که در گوش پیدا آید و آزار رساند
لغت نامه دهخدا
گوش درد
درد و وجع شدیدی که در قسمتهای عمقی گوش پدید میاید. این عارضه ممکنست اختصاصا مربوط بخود گوش نباشد، عللی که درد گوش را موجب میشوند بسیارند از آن جمله است نوزالژی عصب پنجم دماغی نورالژی شبکه گردنی در قسمتهای سطحی پوسیدگی دندانها گلو درد ورم لوزه ها. برخی امراض عفونی از قبیل مالاریا نیز میتوانند موجب پیدایش درد گوش بشوند گوش درد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
گوش فرا دادن، گوش کردن، شنیدن
فرهنگ فارسی عمید
درد دایم زائو قبل از تولد بچه درد ابتدایی زن باردار قبل از شدت آن و پیش از تولد فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلو درد
تصویر گلو درد
عارضه درد گلو و عسرالبلع و عسر النفس آنژین
فرهنگ لغت هوشیار
منتظر انتظار کش: تن چون نی و بر چو نیل و رخساره چو کاه انگشت بلب گوش بدر دیده براه. (کیکاوس بن اسکندر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوش کردن
تصویر گوش کردن
شنودن، استماع، شنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه گوش او دریده و پاره شده باشد شکافته گوش، طبل کوچک طبلک: راهزنی می کند گوش دریده از آنک سیلی بسیار خورد زخم طپانچه چشید. (بدرچاچی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
گوش افکندن، شنیدن، تسمع
فرهنگ لغت هوشیار
آلت بستن گوش رفاده و عصابه ای که بر گوش بندند، آنچه آویزه گوش کنند: بخواهش چنان خواست آن هوشمند ز پندش دهد حلقه گوش بند. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
بریدن گوش قطع گوش، بحیله پول و مال از دیگری گرفتن مغبون کردن در معامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوش کردن
تصویر گوش کردن
((کَ دَ))
شنیدن، توجه کردن، پذیرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوش بدر
تصویر گوش بدر
((بِ دَ))
منتظر، انتظارکش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
الاستماع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
Listen
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
écouter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
ouvir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
להאזין
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
سننا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
শোনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
ฟัง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
kusikiliza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
dinlemek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
聴く
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
mendengarkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
듣다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
hören
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
सुनना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
luisteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
ascoltare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
escuchar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
слухати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
słuchać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گوش دادن
تصویر گوش دادن
слушать
دیکشنری فارسی به روسی